سرانجام هر یک در محلی بدست دشمنان اسلام گرفتار و شهید شدند . اینک می پردازیم به توضیح انتساب طیبه حضرت احمد موسی میرسالار ( ع ) : سلاله و تبار جلیله اش به هفت واسطه به حضرت باب الحوائج امام موسی الکاظم (ع) منتهی می گردد که اسامی خود و اجداد طاهرینش با ذکر نام و محل شهادت و مدفن هر کدام از این قرار است : احمد موسی میرسالار (ع) مدفون در وسط تنگ فارتک (فارتق) چاروسای کهگیلویه ابن جعفر مدفون در سردره رودشور چاروسـا ی کهگیـلویه ابن حیـدر کـرار مدفـون به بهبـهان ابن احمد مـدفـون در بیـن راه خرموج و اهرم ناحیه بـرازجان ابن محمـود سبزقبا مدفـون به دزفول ابن جعفـر مدفـون به ارض غری (نجف) ابن موسی ابوسبحه مدفـون در مقابر قریش در بغداد ابن ابراهیم الاصغـر ملقب به المـرتضی مدفون در مقابر قریش در بغداد ابن حضرت امام موسی الکاظم (ع) هستند .
شـرح حال آن بـزرگـوار آن است که در زمان خـلافـت ابو احمد عـبـداللـه (المعتصم بالـله) حضـرت امامـزاده احمـدموسی میرسالار به اتفـاق پدر ، برادران ، پسران و جمعی از عموزاده های خود که بالغ بر یکصـد نفر بودند از راه برازجان و کازرون پس از طی مسافت و عبور از کوه ها و رود خانه ها ، شهر ها و روستاها در بین راه به ناحیه استخر فارس وارد گردیده در این موقـع خلفـای عباسی که در ایران حکومت داشتنـد به جاسوسان و والیان خود دستور تعقیب و دستگیری آل علی (ع) را صادر می کردند و این جاسوسان و والیان که با لشکـریان خود جهت امنیت راه ها در دژهای مستحکـم و قلعه های جنگی در فـارس و خوزستـان ( از
چهل دژ قلعه سفید در جهرم و دژ قلعه سفید جاوید ممسنی و دژ چهل ارتفاع گچساران)متمرکز می شدند ، هـنگام ورود کاروان امازاده ها به فارس در دشت مشهد مرغاب با جاسوسان عباسی برخورد نموده پس از کشت و کشتار زیاد چون عـده شان اندک بود در مقابل هجـوم دشمـن تاب مقـاومت نیاورده پـس از شهیـد شـدن چنـد تـن از کاروان امامزاده ها از طریق شیراز به ناحیه ممسنی رهسپار گشته در دشت رزم جاوید در دامنه کوه بهلوا با جاسوسان عباسی مبارزه کرده پس از جنگ و جدال فراوان کاروان امامزاده ها متواری گشته بعضی به کوه پایه های ترازو و نیک خانی و کوه دالـون در ناحیه ممسـنی پناهـنده و برخی نیز به کوه بالاسبـز فهـلیان فراری شدند . در این هنگام حضـرت امامزاده احمدموسی میرسالار و تنی چنـد از
همـراهان از طریـق ناحیـه رستـم و باشت بابوئی حرکت کرده در دامنه کوه چین چین ( فعلاً به کوه خامی معروف است ) در صحرای دشت خـون برغون باشت با لشکر دشمن که در تعقیب ایشان بوده هم نبرد و هم رزم گردیده در این برخورد ناگهانی چنـد نفر از همراهان آن حضرت به شهادت نائل و بقیه به اتفاق آن حضرت از راه گردنه رستمدار بابوئی به طرف شهـر دهدشـت حرکت کرده در آن شهـر به خدمـت حضرت امامزادگان جابـر ، معصوم جلال ، سلطان ابراهیم ، سلطان مهدی شامیر علی نقی معروف به جد آقامیر ، شاهـزاده سلیمان ، شاهـزاده اسحاق ، شاهـزاده داود و شاه غالب شرفیاب شدند چون اهالی آن شهر به مذاهب مختلف معتقد بودند یکی از دشمنان آل علی ( ع ) به نام جید بن سعـیر ورود امامزاده را به جاسوسان و والیان مستقـر در دره کاوس که اکنون قلعـه نادر نامیده می شود و دژ چهل ارتفاع شهر رویان گچساران اطلاع داده شبانه شهر دهدشت را محاصره نموده نبرد سختی به فرمانـدهی امامزاده معصوم جلال و شهـامت و شجـاعـت حضرت امامـزاده احمد موسی میرسالار به وقـوع پیـوست پس از سه شبانه روز نبرد و مصـاف دلیرانه فتح و پیروزی نصیب امامزاده ها شد و تمامی لشکـر دشمن تارو مار و متواری گردید. در این مصاف بود که از طرف فرماندهی لشکر حضرت امامزاده معصـوم جلال لقـب امـیرسالاری به حضرت احمدموسی میرسالار اعـطاء گردید و آن حضرت به امیرسالاری ملـقب و معـروف گردید پس از مدت زمانی جاسوسان عباسی با لشکر افزون و بی شمار خود به شهر دهدشت حمله ور شده پس از جنگ و نبرد عده ای از امام زاده ها شهید شـدند در این موقـع حضرت احمد موسی میرسالار به اتفـاق پدر و پسـران ودو نفـر دلیر و شجاع خود به نام موسی کیا و عیسی کیا و خادم خویش به نام عبدال اغل از ترکان آق قونیلوا که به واسطه ی محبت و ایمان زاید الوصفی که به ائمه ( ع ) داشتند و همواره در جنگ ها پشتوانه و ملازم آنها بـودند و چند تـن دیگر شبـانه از شهر دهـدشـت خارج و از راه گردنه مـلـه گـل به طـرف طیبـی سرحــدی و چهـارروسا رهسپار گردیده در دامنه تنگ فارتـق با جاسوسـان عباسـی که بر سر راه آنهـا کمـین کرده بودند برخـورد نموده یک شبـانه روز در مقـابل آنها به جنگ پـرداخته و در برابر دشمن تاب مقابله را نداشته ناچار آن حضرت و دو نفر شجاع و دلیر خود به درون تنگ فارتق پناهنده و امامزاده جعفر و امامزاده شاغالب و بقیه همراهان به طرف دیشموک و آبلشکر چهارروسا متواری گشته و هر یک در مکانی به دست دشمنان گرفتار و شهید شدند حضرت احمدموسی میرسالار و همراهان در درون تنگ فارتق از سوز عطش و تشنگی بی تـاب گشته نیـزه خود را به زمیـن فـرو بـرد که از کرامات ان حضرت آب صـاف و گـوارایـی از میـان کـوه
جوشیدن گرفت پس از رفع تشنگی خود و مرکبـشان انـدکی به خواب رفته در عالم رؤیـا به خواب دید که کوه بر سر آنها فرود آمده از خـواب بیـدار شد و رؤیای خـویش را برای همراهـان بیان فرمودند . در همیـن حـال مشاهده فرمودنـد که در حلقـه دشمـن قرار گرفته اند پس از پایـداری و مقاومـت، دشمنان از هر جهـت به آنها حمله ور شده و سرانجام آن حضـرت و همراهـان در میان تنگ فارتق به دست سـواران کوفی به درجه رفیع شهادت اجدادی خود نائل شدند . پس از خروج لشکر دشمن از محل نبرد مؤمنین و مسلمین منطقه جسد مبارک آن حضرت و همراهان را در سه قبر جداگانه در محل شهادتشان در میان تنگ فارتق به خاک سپردند . مرقد مطهر آن حضرت توسط معماران بخارایی به امر میرزا الغ بیگ نوه ی امیر تیمور گورکانی ساخته شد و هنوز هم زیارتگاه عاشقان و محبان اهل بیت (ع) می باشد .
حجت الاسلام اسماعیلی مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان کهگیلویه و بویر احمد در گفت و گو با خبرنگار شبستان در یاسوج گفت : بقعه متبرکه امامزاده میر سالار از نوادگان هفتمین امام شیعیان در 90 کیلومتری شهر دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه قرار دارد و سالانه زائران زیادی از داخل و خارج استان برای زیارت این بقعه می روند .
وی در ادامه افزود : قرار گرفتن این بقعه در تنگه ای زیبا ، نزدیک شهر دیشموک و وجود گونه های مختلف گیاهی با طراوت زیبای فصل بهار اطراف زیارتگاه امامزاده میرسالار را به تفریحگاهی تماشایی تبدیل کرده است .
اسماعیـلی گفـت : بیش از 70 کیـلومتـر از اطـراف مسیـر جـاده دهـدشـت تا بقعـه متبرکه امامزاده میرسالار پوشیده از جنگلهای سرسبز بلوط است که اقامتگاه مناسبی برای مسافران نوروزی است .
به امید آنکه رهرو خوبی برای آن حضرت و اجداد طاهرینش باشیم .
زیارتنامه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ سلام بر تو ای آقا الزَّکِیُ الطّاهِرُ الْوَلِیُّ وَ الدّاعِی الْحَفِیُّ اَشْهَدُ اَنَّکَ قُلْتَ حَقّاً وَ نَطَقْتَ حَقّاً وَ صِدْقاً پاک سیرت، پاک گوهر و دوست حق و دعوت کننده به سوی خدا به مهربانی گواهی می دهم که تو سخن گفتی به حق و بیان کردی به حق و راستی وَ دَعَوْتَ اِلی مَوْلایَ وَ مَوْلاکَ عَلانِیَةً وَ سِرّاً فازَ مُتَّبِعُکَ وَ نجَی مُصَدِّقُکَ وَ خابَ و خلق را به سوی خدا و مولای من ومولای خود خواندی در آشکار و در پنهان (در ظاهر و در باطن) سعادت یافت و پیروز شد هر که تو را پیروی کرد و نجات یافت هر ک تو را تصدیق نمود و وَ خَسِرَ مُکَذِّبُکَ وَ الْمُتَخَلِّفُ عَنْکَ اِشْهَدْ لی بِهذِهِ الشَّهادَةِ لِاَکُون مِنَ الْفائِزینَ محروم و زیانکار شد هر که به تکذیب و مخالفتت برخاست. گواهی به این شهادت من نزد خود (حضور حق) بِمَعْرِفَتِکَ وَ طاعَتِکَ وَ تَصْدیقِکَ وَ اَتِّباعِکَ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدی وَابْنَ سَیِّدی تا من به واسطه معرفت و طاعت و تصدیق و پیرویت از اهل سعادت فوز گردند و سلام بر تو ای آقای من و فرزند آقای من اَنْتَ بابُ اللهِ الْمُؤْتی مِنْهُ وَ الْمَاْخُوذُ عَنْهُ اَتَیْتُکَ زائِراً و حاجاتی لَکَ مُسْتَوْدِعاً تو در درگاه رحمت خدایی که از آن درگاه امت باید درآیند از آن درگاه مأخوذ شوند من به زیارت حضرتت آمدم و حاجت هایم را نزدت ودیعه نهادم وَها اَنَا ذا اَسْتَوْدِعُکَ دینی وَ اَمانَتی وَ خَواتیمَ عَمَلی وَ جَوامِعَ اَمَلی اِلی مُنَتَهی اَجَلی من اینک دینم را نزد شما و امانتم را به ودیعه می سپارم تا هنگام فرارسیدن اجلم را نگاه داری کنید و بوقت مرگ به من بسپارید وَالسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدی وَ ابنَ سَیِّدی یا میرسالار (ع) وَ رَحمَةَ اللهِ وَ بَرکاةُ و سلام بر تو ای آقای من و ای پسر آقای من ای میرسالار (ع) و رحمت و برکات خدا بر تو باد. کُن شَفیعی وَ شَفیعَ والِدَیَّ عِندَاللهِ فِی الدُّنیا وَ الاخَرَة وَ بِحَقِّکَ وَ بِحَقِّ شفیع من باش و شفیع پدرانم نزد خداوند در دنیا و آخرت به حق خودت و به حق جَدِّکَ وَ آبائِکَ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَ سَلَّماً تَسلیماً کَثیراً کَثیرا جدت و اجداد پاک طاهر و سلام خاص خدا بر تو باد بسیار بسیار منبع:http://mirsalar.blogfa.com
نظرات شما عزیزان: